تاثیر «رابطهی زناشویی» بر خلق و خوی زوجین
یکی از مواردی که گاهی پس از ازدواج نمایان می شود و از مواردی است که با تحقیقات و بررسی های قبل از ازدواج، معمولا آشکار نمی شود، مسائل زناشویی است.
در بعضی از ازدواجها، یکی از زوجین، شکایت دارد از اینکه طرف مقابلش سرد است و نسبت به روابط زناشویی رغبتی نشان نمی دهد.
در اینگونه موارد، بررسی دقیق تر عملکرد طرفین توسط یک زوج درمانگر، می تواند برای بهبود رابطه آنها کمک شایانی داشته باشد.به عنوان مثال وقتی یک آقا از عدم تمکین همسرش ناراضی است و می گوید همسرش حاضر نیست به مسائل زناشویی تن بدهد؛ یک زوج درمانگر می بایست در گفتگو با طرفین، موارد زیر را مورد بحث و بررسی قرار دهد:
آيا کاهش ميل زن، علتي دروني دارد؟
آيا عدم رغبت او به اشکال تصوير ذهنياش از خودش (خودانگارهاش) مربوط می شود؟
سابقه روابط زناشويي این زوج، در گذشته چگونه بوده است؟
آيا روابط زناشويي زن و شوهر، قرباني «جنگ قدرت» ميان آنها بوده است؟
آيا مشکل فيزيولوژيک باعث درد و خشکي دستگاه تناسلي زن شده است؟
آیا مشکلي عميقتر در ناخودآگاه، زن را درگير کرده که نشات گرفته از شرم يا آسيبهاي رواني يا محيط خانوادهاي است که زن در آن تربيت شده است؟
آيا در همان روابط اندکی که در گذشته بوده، زوجین به ارگاسم می رسیدند؟
آیا خانم دچار «آنورگاسمي» است و از اوج لذت محروم بوده است؟
مهم این است که بدانیم : زناشويي، به لذت، احساس، اشتياق و علاقه و رهايي نياز دارد. يقينا زنان از رابطه زناشويي، فقط رسيدن به اوجلذت يا ارگاسم را نميخواهند اما بدون رسيدن به چنين اوجي، ميلجنسيشان کاهش مييابد و روند تحريک شدنشان کندتر خواهد شد؛ زيرا بدن «عاقل» است و ميگويد: «چرا خودم را براي صعود به کوهي به زحمت بيندازم که در قلهاش براي من چيزي وجود ندارد؟
لذا ضروری است اختلالات مسائل زناشویی را مهم بدانیم و برای تقویت آن گام برداریم چرا که اگر در زندگی این روابط کمرنگ بشود، نتیجه اش به مرور زمان، بدخُلقی و بی انگیزگی برای ادامه زندگی، خواهد بود.
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.